دیدار حمیدی مقدم و کاردار سفارت ژاپن/ تلاش برای تولید فیلم، مستند و انیمیشن با سینمای ژاپن
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۰۴۷۱۶
کنجو موراکامی، کاردار سفارت ژاپن صبح امروز دوشنبه دوم مردادماه در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با محمد حمیدی مقدم مدیر عامل مرکز دیدار و درباره همکاریهای مشترک آتی بین سینمای ایران و ژاپن صحبت کرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، کنجو موراکامی کاردار سفارت ژاپن در تهران امروز دوشنبه دوم مردادماه در دیدار با محمد حمیدی مقدم با اشاره به ویژگیهای مشترک فرهنگی بین ایران و ژاپن به علاقه سینماگران ژاپنی به سینمای ایران تاکید کرد و گفت: بسیاری از سینماگران ایرانی فیلمهای کارگردانان ایرانی را دوست دارند و با تماشای آنها به سینما علاقهمند شدهاند، اشتراک فرهنگی بین ما و شما بسیار است و امیدوارم همچون گذشته در حوزه تولید فیلم، انیمیشن و سریال همکاری مشترک داشته باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موراکامی ادامه داد: مردم ایران با سریال «اوشین» و کارتن «فوتبالیستها» خاطره دارند، امیدوارم نمایش سریالها و کارتنهای ژاپنی در ایران مانند دهه ۶۰ و ۷۰ ادامه یابد. ژاپن کشوری صنعتی و پیشرفته است، اما شبیه کشورهای اروپایی و آمریکا نیست. ژاپن کشوری تاریخی و وفادار به سنتها و آداب و رسوم، خانواده و ارزشهای فرهنگی است و احترام به حقوق دیگران و کار و کوشش فراوان از مولفههای فرهنگی ماست، فصل مشترک ما وفاداری به سنت، ارزشهای فرهنگی و خانواده است.
محمد حمیدی مقدم مدیر عامل مرکز در آغاز این نشست با تشکر از کنجو موراکامی به رابطه عمیق و فرهنگی ایران و ژاپن اشاره کرد و گفت: خوشبختانه بارها فرصت سفر به ژاپن و شرکت در جشنوارههای مختلف سینمایی آن را داشته ام، پارسال در جشنواره فصل انیمیشن هیروشیما حضور یافتم، ۱۰ انیمیشن کوتاه از تولیدات مرکز در این جشنواره نمایش داده شد و مورد توجه قرار گرفت. آنچه در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به عنوان زیر مجموعهای از سازمان سینماییِ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از فیلمسازان جوان در حوزه سینمای مستند و انیمیشن اتفاق افتاده، مورد توجه دوستان در جشنواره هیروشیما قرار گرفت و به همین دلیل یک جایزه ویژه هم به مرکز داده شد.
او گفت: در دولت سیزدهم، با توجه به رویکرد نگاه به شرق و تبادل فرهنگی با کشورهای همسو، ژاپن یکی از کشورهایی است که میتواند نقطه توجه و تمرکز باشد، سازمان سینمایی به دنبال ارتباط با سینمای ژاپن است. تمایل ما این است که این همکاری در شکل رسمی و به صورت عقد قرارداد و تفاهمنامه انجام شده و مرکز گسترش، رابط این رخداد باشد. ما در سینمای داستانی، مستند و انیمیشن به دنبال حضور در بازار، تولید مشترک، عرضه و نمایش فیلم در جشنوارهها و شبکهها ژاپن هستیم و امیدواریم این تعامل دو طرفه به زودی به مرحله اجرا برسد.
مدیر عامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی گفت: سینمای ژاپن در بخش انیمیشن بسیار قوی است و در این زمینه با برگزاری کارگاههای آموزشی و انتقال تجربه میتوانیم از دانش، تخصص و تجربه شما برای تقویت انیمیشن سازی در ایران که ظرفیت و استعداد فراوانی دارد، استفاده کنیم.
حمیدی مقدم در بخش دیگری از سخنانش گفت: سینمای ایران و ژاپن در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی روابط نزدیکی داشتهاند، فیلمسازان ایرانی از جمله زندهیاد عباس کیارستمی محبوب ژاپنیها بود و فرصت فیلمسازی در آن کشور را به دست آورد. فیلم «فرش باد» (کمال تبریزی) یکی از آثاری است که به صورت مشترک بین ایران و ژاپن ساخته شده، قرابت فرهنگی هر دو کشور را به تصویر کشیده و در قالب قصهای شیرین به همراهی و همزیستی مردم ایران و ژاپن پرداخته است. «معجزه بناسان» ساخته حبیب احمدزاده به تازگی در سینماهای «هنر و تجربه» نمایش داده شد.
او ادامه داد: سال گذشته در حاشیه سفر به هیروشیما از موزه این شهر دیدار کردم، خاطره جنگ و قربانیان آن برای شما، مانند ما مهم و دغدغه مردم است. این موضوع و درد مشترک میتواند زمینه تولید آثاری مشترک را فراهم کند. انیمیشن «بادها کجا میمیرند» که در جشنواره هیروشیما نمایش داده شد به موضوع بمباران شیمیایی سردشت اشاره شد و به واسطه فضا و قصهاش با اقبال تماشاگران ژاپنی جشنواره همراه بود.
موراکامی در این بخش گفت: من هم به سردشت سفر کردم و در مراسم یادبود قربانیان بمباران شیمیایی شرکت کردم، همان طور که اشاره کردید این بخش از تجربه تاریخی هر دو ملت، میتواند زمینه همکاریهای مشترک باشد.
مدیر عامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی گفت: برگزاری هفتههای فیلم بین دو کشور، تولید فیلم و انیمیشن با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم، فرهنگ تلاش و کار جدی که در ژاپنیها دیده شده و مورد ستایش است، میتواند چشم انداز تازهای از همکاری و تعامل بین وزارت ارشاد و سینمای ژاپن باشد.
محمد حمیدی مقدم ادامه داد: مرکز گسترش، یکی از زیرمجموعههای وزارت ارشاد است که در تولید مستند و انیمیشن کوتاه، فعالیت کرده و آثار تولید شده ما در جشنوارههای داخلی و خارجی با اقبال مواجه شده است، همکاری در سطوح بالا و دیدار مقامهای وزارت ارشاد و سینمای ژاپن میتواند زمینه تولید، عرضه و نمایش آثار سینمای داستانی و مستند ایران در سینماها و تلویزیون ژاپن را تسریع کند.
او افزود: بخش خصوصی هم در ایران توانایی و ظرفیتهای بسیاری دارد که میتواند زمینه ساز حضور و دیده شدن آثار ایرانی در جشنوارهها، بازارها و شبکههای تلویزیونی را فراهم کند. امیدوارم در این همکاریهای مشترک، فعالان صنعت تصویر و فیلم ژاپن، با سینماگران و تهیهکنندگان ایرانی تعامل داشته باشند.
کنجو موراکامی با اشاره به این که به زودی هیاتی از دیپلماتهای ژاپنی به ایران سفر خواهند کرد گفت: این کارگروه با هدف تمرکز روی ورزش و فرهنگ تشکیل شده و به ایران سفر میکند. امیدوارم این دیدارها، زمینه تولید مشترک و همکاریهای بیشتر در زمینه سینما، تلویزیون و انیمیشن را فراهم کند. مرکز گسترش میتواند در این دیدارها به نمایندگی از سازمان سینمایی حضور داشته و برنامههای پیشنهادی در زمینه تولید، عرضه و نمایش فیلم، مستند و انیمیشن را ارائه دهد. برگزاری جشنواره هم میتواند یکی از نقاط مشترک همکاری ما باشد.
موراکامی افزود: سینما در ژاپن، دولتی نیست، اما در بخش خصوصی، میتوان به مسیرهایی رسید که همکاری و تعامل با سینمای ایران (در بخش دولتی و خصوصی) میسر شود و بالاترین سطح ارتباط با سینماگران ایرانی و ژاپنی اتفاق بیافتد.
در این دیدار کنجو موراکامی را سایتو میمی رایزن فرهنگی و آناهیتا جلیلی مترجم سفارت ژاپن در تهران همراهی کردند. محمد طیب مدیر بازرگانی مرکز و سرپرست گروه «هنر و تجربه»، شیرین نادری مدیر بینالملل و محدثه واعظیپور مدیر روابط عمومی مرکز هم در این جلسه حضور داشتند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: مرکز گسترش سینمای مستند تجربی و پویانمایی مستند و انیمیشن محمد حمیدی مقدم مدیر عامل مرکز تواند زمینه جشنواره ها سینمای ایران ایران و ژاپن زمینه تولید سینمای ژاپن سفارت ژاپن داده شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۰۴۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
فریدون جیرانی در آخرین گفتوگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیهکننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامهنویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.
در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دورههای پس از آن پرداختهاند.
به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبتهای جیرانی و ابوالحسن داوودی را میخوانید و میبینید:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیدر تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود
*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه اینجور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.
داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذابتر و قابل قبولتری نشان میداد.
در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود
*چهره را خیلی عوض کرد.
داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر میآید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را بهنوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشهاش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترینشان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت میآیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست میتوانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. بهخصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخوردهای خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاستهایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه میشود. شمشیر دولبهای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود میآورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.
جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
در واقع شاید مهمترین مسالهای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان میبینیم خسارتهایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتیترین جشنوارههای دنیا محسوب میشود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سالهای سال همه درگیرش بودهایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمههایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛
یعنی بین حاکمیت و مردم و بهخصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار میکند تا چهرهای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که میتواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت بهخصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.
یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمدهتر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستنهایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی میخواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب میشود و این میشود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، میگوییم جیرانی چرا بسازد؟
سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد به این دلیل که نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند
این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمیگردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره میخورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پلهایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمیتواند آنها را بسازد؛ بنابراین روزبهروز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گرانتر و غیرقابل ساختتر میشود و به جایی میرسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهادهای سازنده هم خارج میشود. چون اینها مخاطب ندارند.
در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهمترین بنیاد تقویتکننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟
محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید جواب نمیدهد
سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهادهای مختلف بوده و سرمایههایی که بیشتر سرمایههای دولتی بودهاند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیدهاند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیدهام-، اما کسانی که دیدهاند به جز یکی دو مورد بقیهشان هیچگونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخابشده که پول بدهند.
کسانی که تصمیمات فرهنگی میگیرند با شرایط و کسانی روبهرو میشویم که همان مثال معروف را به یادمان میآورند که بر سر شاخ نشستهاند و بن میبرند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریککننده که پیش گرفتهاند، فرار به جلویی که میبینیم که روزبهروز بیشتر میشود، این لجبازی از طرف تمام تصمیمگیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی میرسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان میکند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را میخواستیم.
این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون میآید، به نظر میآید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبهرو شود، چیزی که فکر میکند میتواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمیدهد. این در سینما جواب نمیدهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفتهاند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمدهترینشان است.
در بین محصولاتی که تولید میشود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعیها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارتهای دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل میشود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمیدانند چهکارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.
اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهههای ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد میتواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان میدهد]، جامعهای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقههای مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم میتواند به حاکمیت و جریان بینالمللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه میکنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.